این روزها...
برای دختر نازم زهرا یکسال گذشت با همه فراز و نشیب هایش..چقدر زود گذشت و تو چقدر زود بزرگ شدی..بزرگ شدنت را می توان از پس کارهایی که هر روز به تازگی یاد میگیری و یا کلماتی که آن ها را با لهجه شیرین کودکانه ات بر زبان می آوری ؛ فهمید. هر روز صبح که از خواب برمی خیزی آماده ای تا آن روز یک کار جدید یاد بگیری؛شیطنت کنی و من با تمام وجود ثانیه به ثانیه رشد تو را با چشمانم میبینم و آن را به ذهنم میسپارم تا برای ابد شیرین ترین لحظات زندگی من ثبت شود. دختر عزیزم میدانم به یاد نداری اما من خوب یه یاد دارم..روزی که برای اولین بار تو را در آغوش گرفتم ..تو گریه میکردی اما من میخندیدم و با گریه ی تو اشک شوق میریختم...گویی خدا...
نویسنده :
✓ مامان زهراღ
19:51